בوسـتـتــــ בآرم

عاشقانه هـــــــــــــــــــــــای یک پســـــــــر عاشقــــــ

pic83_www.jahaniha.com_13

نوشته شده در شنبه 28 دی 1392ساعت 22:14 توسط ali|




بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه… 

 

 

محکم بغلت کنه…

 

بذاره اشک بریزی راحت شی….

بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 20:12 توسط ali|

نیمـﮧ ﮮِ ِ گمشــــ❤ـده ام نیستـﮯ ؛


ڪـﮧ بآ نیمـﮧ ﮮ ِ دیگر بـﮧ جستُ جویت برخیزم ...


تــــ❤ــــو  ؟


تمآم ِ گمشــده ﮮ ِ منـﮯ  !


تمــــــــــــ❤ــــآم ِ


گمشـבه ﮮ ِ

مــن

 

 

 

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 20:11 توسط ali|

בلـَمـ یـکـ تـَصـادُفـ جـבے مے خواهـב!
پُـر سـر و صــבا،
آمبـولانـس هـآ سـَراسیـمـﮧ شـونـב و
کــار اَز کــار بـــَــگـذَرَב…!

کَم آوَرבه ام …!
خـבایـ ـا اَعـ ـصابٍ مَـטּ
فاحـ ــشـﮧ نـ ــیستـ ــ 
کـﮧ روز وَ شَـ ـب
مورב تَجـ ـاوز قـَ ـرارَش میـבهند...

 

 



نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 20:10 توسط ali|

 

نباید یه مو از سرت کم بشه!


حق نداری غصه بخوری، همیشه باید شاد باشی! 

اجازه ناراحت شدن نداری! 

باید خیلی مواظب خودت باشی 


فهمیدی؟ 

حق مریض شدن همنداری! باشه؟ 

چون من دوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دا رم

 

 

 

 

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 15:19 توسط ali|

 

کاش مخابرات


یه روز صبح بهت اس ام اس میداد:


مشترک گرامي


شما قبلا در طول روز

 

 فلان شماره رو دویست بار میگرفتی

 

اس ام اس که حرفش رو نزن


حتی بعضی اوقات اس ام اس هاتون اینقدر خوشگل بود


که برا خودمون سیوش میکردیم


حتی یه شب


 زمستون بود فکر کنم 


اینقدر حرفای خشگل خشگل میزدین 


 ما هم هی گوش میدادیم


که پای تلفن خوابمون برد


حالا مشترک گرامي 


چی شده که این روزا دیگه خبری ازت نیست؟


چیزی شده؟


چرا اون شمارهه رو دیگه نمیگیری؟


یه اس ام اس خالی هم حتی نمیدی


تو هم اس ام اس بدی بگی:


بیخیال رفیق


این روزا هم میگذره.....

 

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 15:15 توسط ali|

 

 

شراب خواستم... گفت : " ممنوع است "

 

آغوش خواستم... گفت : " ممنوع است"

 

بوسه خواستم... گفت : " ممنوع است "

 

نگاه خواستم... گفت: " ممنوع است "

 

نفس خواستم... گفت : "ممنوع است "

 

هه

 

 حـــــــــــــــــــــــالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه

 

با یک بطری پر از گلاب ، آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد

 

و با هر چـــه بوســـــــه ، سنــــــــگ ســــــــرد مـــــــــــزارم را

 

 

و چه ناسزاوارعکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ، نگاه می کند

 

و در حسرت نفس های از دست رفته ، به آرامی اشک می ریزد

 

 

 

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 15:13 توسط ali|

لاک غلط گیر را برمی دارم و “تو” را از تمام خاطراتم پاک می کنم

 “تـــو” غلط اضافیِ زندگیم بودی ...
 

 

 

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 11:10 توسط ali|

کجای زندگی را با تو مشترک بوده ام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

که حالا تلفن خوش خیالت تو را مشترک مورد نظر من میخواند؟؟؟؟؟؟

مورد نظر شاید ولی مشترک نه . . .

چه خوش خیال است

من + تو  = هرگز

 

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 11:8 توسط ali|

آنقدر در تـــــــــــو غــرق شـــده ام..
که از تلاقـــى نگاهـــم بادیگرى 



احســـاس خیانــت میـــکنم!!
عشـــــــــــق یعنى همین...

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 11:7 توسط ali|

در آغوشـش میکشی

و محکم میفشاری اش به خـودت.....زل میزنی!!! 

و به چشـمهایش خیره میشوی...به نگاهـش 

آرام میگویی:با من بازی نکــن. 

و او .......

و او درسـت همین کار را میکند!...!! 

 

 


 

 

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 11:6 توسط ali|

عشق من . . .

خیالت را می فرستی در رویاهایم ک چه شود ؟
هی نبودنت را به رخم بکشی . . . ؟

 

 

نوشته شده در شنبه 21 دی 1392ساعت 11:3 توسط ali|



کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ